ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 |
... من عبدالله على امیرالمؤمنین الى القوم الذین غضبوا لله حین عُصِى فى ارضه، و ذهب بحقه.
در
نامه اى به مصریان آن گاه که مالک اشتر را بر آن ها گماشت، فرمود: از بنده
خدا امیرمؤمنان، به مردمى که چون خداوند در زمینش نافرمانى شد و حقش
پایمال گشت، براى او خشم آمدند.
... من عبدالله على امیرالمؤمنین الى القوم الذین غضبوا لله حین عُصِى فى ارضه، و ذهب بحقه.
در نامه اى به مصریان آن گاه که مالک اشتر را بر آن ها گماشت، فرمود: از بنده خدا امیرمؤمنان، به مردمى که چون خداوند در زمینش نافرمانى شد و حقش پایمال گشت، براى او خشم آمدند.1
ایاک و الغضب فانه طیرة من الشیطان.
از غضب به دور باش؛ زیرا خشم از سبک مغزى هاى شیطان است.2
و اکظم الغیظ و تجاوز عند المقدُره، و احلم عند الغضب، واصفح مع الدولة، تکن لک العاقبة.
در نامه اى به حارث همدانى مى فرماید: خشم را فرو خور و به هنگام توانایى، گذشت کن و در هنگام عصبانیت، بردبار باش و در وقت چیرگى، ببخشاى تا سرانجامت نیکو باشد.3
الا و ان هذه الدنیا التى اصبحتم تتمنّونها و ترغبون فیها و اصبحت تغضبکم و ترضیکم، لیست بدارکم.
بدانید این دنیایى که آرزومند آن شده اید و بدان رغبت مى ورزید و او شما را گاه به خشم مى آورد و گاه خشنود مى سازد، سراى (همیشگى) شما نیست.4
و قال علیه السلام لاصحابه: قد ترون عهود الله منقوضه فلا تغضبون، و انتم لنقض ذمَم آبائکم تانفون !
به یاران خود فرمود: شما مى بینید که پیمان هاى خدا شکسته می شود، اما به خشم نمى آیید، در حالى که از شکسته شدن پیمان هاى پدرانتان به غیرت مى آیید و ناراحت مى شوید.5
احذر الغضب فانه جُند عظیم من جنود ابلیس.
از خشم برحذر باش؛ زیرا از لشکریان بزرگ شیطان است.6
و ان عندکم الامثال من بأس الله و قوارعه، و ایامه و وقائعه، فلا تستبطئوا وعیده جهلا بأخذه، و تهاونا ببطشه، و یأساً من بأسه.
شما درگذشتگان نمونه هایى را از غضب خداوند و کیفرهاى کوبنده و حوادث نابود کننده و روزگارها و وقایع شدید و مهلک مى دانید. پس تهدید خداوندى را از روى نادانى به گرفتارى خود در دست قدرت او و ناچیز انگاشتن کیفر او و احتمال ندادن غضب او دیر تلقى نکنید.7
متى اشفى غیظى اذ غضبت؟ أحین أعجز عن الانتقام فیُقال لى: لو صبرت؟ ام حین اقدر علیه فیقال لى لو عفوتََ؟
به هنگامى که خشمگین شوم کى خشمم را فرو بنشانم؟ آیا هنگامى که از انتقام گرفتن ناتوانم و به من گفته مى شود: بهتر است صبر کنى؟ یا هنگامى که توانایى انتقام دارم و به من گفته مى شود: بهتر است گذشت کنى؟8
من الخرق، المعالجه قبل الامکان و الاناة بعد الفرصه.
از نشانه هاى خشونت، شتاب پیش از فراهم آمدن شرایط و سستی بعد از آمدن فرصت است.9
الحدّه ضرب من الجنون، لان صاحبها یندم، فان لم یندم فجنونه مستحکم .
غضب (تندخویى) نوعى از جنون است؛ چرا که گرفتار بدان از کرده خود پشیمان مى شود و اگر پشیمان نشود جنونش مسلم است.10
ان من عزائم الله فى الذکر الحکیم، التى علیها یثیب و یعاقب، و لها یرضى و یسخط، انه لا ینفع عبدا و ان اجهد نفسه و اخلص فعله ان یخرج من الدنیا، لاقیاً ربه بخصله من هذه الخصال لم یتب منها: ان یشرک بالله فیما افترض علیه من عبادته، او یشفى غیظه بهلاک نفس.
همانا از جمله احکام مهم خداوند در قرآن کریم که به واسطه آن ها پاداش و کیفر مى دهد و به سبب آن ها خشنود و ناخشنود مى شود، این است که چنان چه بنده با یکى از این خصلت ها از دنیا به دیدار پروردگارش برود و از آن ها توبه نکرده باشد، هرچند در عبادت خود را به زحمت انداخته و عملش را (براى خدا) خالص گردانیده باشد، هیچ سودى نبرد، از جمله: در عبادتى که خدا بر او واجب کرده است برایش شریک قرار دهد، یا با کشتن کسى، خشم خود را فرو بنشاند.11
من شَنىءَ الفاسقین و غضب لله، غضب الله له و ارضاه یوم القیامه .
هر که با نابکاران دشمنى ورزد و براى خدا خشم گیرد، خداوند به خاطر او خشم گیرد و روز قیامت خشنودش گرداند.12
__________________________
پی نوشت:
منبع:
نهج البلاغه موضوعى، عباس عزیزى